مدرس دروس: ایدهیابی در هنرهای تجسمی و نمایشی، کارگاه تحلیل نقاشی کلاسیک، کارگاه تحلیل نقاشی مدرن و پستمدرن، کارگاه نقد و تحلیل عکس، مکاتب و جنبشهای هنری، زیباییشناسی و زبان سینما، نقد و تحلیل فیلم، نظریههای سینمایی، فیلمنامهنویسی، نمایشنامهنویسی، نظریههای هنر، تاریخ هنر، فلسفه هنر و زیباییشناسی، تاریخ فلسفه، مبانی روانکاوی فروید و لکان، روانشناسی هنر و هنرمند، هنر مفهومی، عکاسی مفهومی، هنر و رسانه، نگارش متون تخصصی هنر، روش تحقیق در علوم انسانی
نویسنده و پژوهشگر حوزه فرهنگ و هنر (سینما، هنرهای تجسمی، ادبیات داستانی، ادبیات نمایشی، تبلیغات و …)
1_ کمبود تحقیق و مطالعات عمیق در زمینهی هنر در روزگار حاضر چشمگیر است و تاسفبار. بودجههای اختصاص یافته ناچیز مینماید و روند و ساختار تحقیق و پژوهش معیوب است و ناکارآمدی عناصر پژوهش به ویژه پژوهشگران، لطمههای جبرانناپذیر و بلندمدتی را بر بدنهی علمی-هنری جامعه وارد کرده و خواهد کرد.
۲_ گسترهی هنر نیازمند چتر پژوهشگری است تا هم هنرمندان به درونمایه و اثرات آفرینشهای هنریشان پی برده و بیشتر تعمق و تدبر کنند و هم مخاطبین با کارکردهای فرهنگی و اجتماعی هنر و اثرات آن بر رابطهی میان هنرمند و مخاطب واقف شوند.
۳_ تربیت و آموزش نیروی انسانی، بیشک به قوام بنیانها و زیرساختهای عرصهی هنرآفرینی و پژوهش، به عنوان ارزشمندترین بخش آن، کمک خواهد کرد.
ارتقا کیفیت آموزش و تغییر در متد و روشهای کلیشهای که فاقد اثربخشی بالندهای است و آموختن «دیگرگونه دیدن» و «دیگرگونه آفریدن»، قطعا راهگشا و مثمرثمر خواهد بود.
۴_ همه این موارد، دلمشغولیها و دغدغههایی است که تاکنون بخشی از عمر خویش را صرف آن کردهام تا چون شاگردی فروتنانه بیاموزم و چون معلمی خاشعانه بیاویزم آموختههایم را بر دفتر مشق هنر.
زین پس نیز آنچه از حیاتم باقیمانده را با عشق و شوری رشدیابنده و لذتبخش به کار خواهم بست.
۵_ بضاعتم اندک است و سوادم ناقصتر از همیشه. دنیای «دانش و هنر» کهکشانی است که در آن به ذرهشنی ناچیز شباهت دارم که در ساحلی از اقیانوسهای بیپایانِ هنرمندی، نظارهگر خلق و آفرینش هنرم و افتخار میکنم که از تلاشهایم به عنوان بخشی از این کهکشان یاد شود.