
گزارش دیدار از نمایشگاه «ذهنیت ملموس» در موزه هنرهای معاصر به همراه تحلیل آثار
گزارشی از اعظم علیزاده نیک
تحلیل آثار مدرن به نسبت تحلیل آثار کلاسیک سهل و ممتنع می نماید. تعریف و تمجیدهای ژورنالیستی و ابراز تحیر و شگفتی مخاطبین در مواجهه با نقاشیهای ماندگار، اغلب سلیقهای شخصی و به دور از رویکرد تحلیلی و تاریخی است. در این میان تحلیل قاعدهمند آثار مدرن و پستمدرن ضرورتی است انکارناپذیر که تنها از عهدهی صاحبنظران و پژوهشگرانی برمیآید که به دور از فضاهای غیر علمی و صرفا احساسی، به نقد و تحلیلهایی مبتنی بر نظریات عرصه هنر متکی هستند.
موزه هنرهای معاصر تهران در راستای ایجاد فرصت های بصری و هنری برای مخاطبان داخلی و گردشگران خارجی، از روز ۲۴ شهریور ماه تعدادی از آثار مدرن هنرمندان شهیری چون واسیلی کاندینسکی، جکسون پولاک، ویلهم دکونینگ، رابرت مادرول، مارک روتکو، آدولف گاتلیب و … را تحت عنوان «ذهنیت ملموس» به نمایش گذاشته است.
در بازدید از ۲۷ اثر گنجینه موزه معاصر، به گروهی ار اعضای «کارگاه تحلیل نقاشی» ملحق شدم تا تفسیر و تحلیل استاد شهرام زعفرانلو؛ مدرس تحلیل نقاشی را مکمل حظ بصری تماشای آثار و ادراک آن کنم.
در بازدیدهایی اینگونه این سوال در ذهن نقش می بندد که وقتی هنرمند تازه کار یا هنرجو یا دانشجوی محقق با شیوه نگریستن به این آثار آشنا نیست چه معیاری باعث رشد میزان درک بصری از آثار است؟
در این بازدید، که در واقع به کارگاهی عملی تبدیل شده بود، مدرس کارگاه، به موضوعات زیر بنایی اشاره کرد که بستر اندیشیدن روشمند را به همراه اصول زیباییشناسانه یادآور شد.
زعفرانلو در ابتدا علاوه بر تبیین شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اوایل و اواسط قرن بیستم، توضیحاتی نیز در خصوص سبک های مختلف: اکسپرسیونیسم، اکسپرسیونیسم انتزاعی، تاشیسم، انتزاع تغزلی و … داد و به تفاوت های احساس، تخیل و رویا که اولین سوال مخاطبان بود اشاره نمود. اعتقاد ایشان در مورد ادراک آثار مدرن مبتنی بر این است که بدون درک موقعیت تاریخی ،جغرافیایی و اجتماعی مربوط به بازه زمانی پیدایش مدرنیته نمیتوان به کنه آثار و تفکر هنرمندان آن دوره پی برد. وی به توصیفی از موقعیت هنرمندان غرب در زمان جوشش مدرنیته پرداخت و به موقعیت زندگی هنرمندان در دوران بعد از جنگ جهانی اول و دوم و جریان کشتار چند میلیونی انسانها اشاره کرد.
وی توضیح داد که هنرمند هوشمند حال جامعه را خوب می فهمد و هنرش را به گونه ای که از تألم و دردهای افراد بکاهد با زبان خاصی، یعنی زبان هنر، عرضه میدارد.
در توضیح برخی از آثار که متاثر از فرهنگ شرقی است، توجه بازدیدکنندگان را به سادگی و آرامش موجود در فرهنگ و زیست شرقی در مقابل پیچیدگی زندگی و منش غربی معطوف داشته و به اثرگذاری این فرهنگ بر هنر نقاشی غرب اشاره کرد.
در تفسیر اثر ورودی گالری شماره ۵ با اشاره به کنتراست سیاهی و سفیدی و نیز سفید و سبز مستطیل های موجود در تابلو گفت که این اثر مخاطب را به آرزومندی سوق می دهد که کاش رنگهای امیدبخش سبز و سفید که باعث سرزندگی اثر شده بیشتر ادامه پیدا میکرد.
این پژوهشگر در تحلیل تابلوی گالری شماره ۸ از الهام دهی هنر نقاشی به معماران سخن گفت و ویژگی خاص این اثر را در تاثیر متفاوت مشاهده این تابلو از فواصل مختلف دانست. غلیان و جوشش لبه های بالایی این نقاشی که حالت برگردان امواج سهمگین دریا را به ذهن متبادر می کند به همراه منحنی های کناری اثر که در دل پس زمینه قرار دارد و نیز خطوط عمودی که بر مخاطب اشراف کامل یافته برانگیزاننده احساس اضطراب و نگرانی است. زمانی که از فاصله کم به این اثر نگاه می کنیم. احساس شکوه به همراه همنشینی رنگهای گرم، یاد آور صخره کوههای رفیع است و خاطره مشاهده مشابه این صحنه را که همگی تجربه آن را داشته ایم در ذهن زنده می کند.
تابلوی گالری ۹ موزه به دلیل رنگ گرم و وسعت عریض تابلو هر بیننده را به وجد می آورد. این تابلو از دو مستطیل بزرگ هندسی که یکی کلیت پس زمینه را تشکیل داده و دیگری در پایین اثر با رنگ قرمز رسم شده است و رنگ سبز در حالت جوشش فورانی مشابه آتشفشانهاست که غلیان احساس مخاطب را به همراه دارد و به حاشیه روان شده است. اما مستطیلی که با رنگ یکدست قرمز خودنمایی میکند نشان از احساسی غلیظ اما کنترل شده دارد.
مستطیلهای افقی کوچکی که زیر مستطیل اصلی است توانسته به استحکام آن کمک کرده و تاشیسم داخل مستطیل پایین حس زنده بودن و حیات را تشدید می نماید و به طور کلی حس هیجان و نشاط را برمیانگیزد.
در ادامه، زعفرانلو از تأثیر رنگهای همنشین، تعادل و توازن ها در برخی تابلوها و به حضور رنگهای پرانرژی در لایه های چندگانه برخی آثار اشاره کرد.
خطوط و اشکال و نظم ها و بی نظمی ها و روانی و همخوانی ها ، ریتم ها و سلوک ها، مقوله هایی بود که در تابلوها به تناسب حضور عناصر در آنها بررسی و تحلیل شد.
در این گردش رضایت بخش ، از قِبل تحلیلها سوالاتی نیز به ذهن پویای بازدیدکنندگان (اعم از اعضای گروه یا سایر بازدید کنندگانی که به گروه پیوستند) متبادر میشد.
بازنشر در روزنامه آسیا – ۹۴/۰۷/۱۹

