
🎨مروری بر آثار نقاش هلندی: رامبراند ۱۶۰۶ – ۱۶۶۹
مضامین نقاشیهای رمبراند
رمبراند تابلوهای زیادی هم به صورت سفارشی و هم به صورت غیرسفارشی کشید که میتوان آنها را برحسب تاریخی، اسطورهای، پرترههای سفارشی گروهی و نقاشیهای ژانر طبقهبندی نمود. بعضی ار جالبترین آثار رمبراند را این گونه مضامین تشکیل میدهند. کلمه ژانر که یک اصطلاح است به نقاشیهایی اطلاق میشود که صحنههای از زندگی عادی و چیزهای محلی و سوژههای این دنیایی و معمولی را نشان میدهند. در هلند قرن هفده سوژههای ژانر بسیار محبوبیت داشت. محبوبیت آنها خیلی هم عجیب نبود، چون خصوصیت مردم هلند را نشان میداد. آنها کشور و سرزمین و جامعهشان را دوست داشتند و میخواستند تصویرشان به هنگام کار یا بازی ترسیم شود. آنها همچنین تابلوهای راجع به فقر را دوست داشتند. به هرحال یکی از سوژههای مورد علاقه رمبراند، فیلسوف یا دانشمندی است که در مکانی به حال اندیشیدن دیده میشود که او با این سوژه توانست آرامش تفکر و ارتباط با خداوند را در مکانی خلوت به تصویر درآورد. بعضی از نقاشیهای تاریخی و اسطورهای علیرغم عدم تمایل کامل رمبراند در مضامین اسطورهای نیز دارای اهمیتاند. ریشه سوژههای اسطورهای در تاریخ هنر در سنت دیرینه کلاسیک یونان و تفکر رومی نهفتهاست و علاقه رمبراند علیرغم تحصیلات کلاسیکش در دانشگاه لیدن به واقعیتی بود که بتواند الهام را در خصوصیت قهرمانی اسطوره بیابد. در واقع «دیانای» او با الهه شکار بودن فاصله دارد و Danaë که یکی از تصاویر مهم او از بدن برهنهاست گرمی و طراوت زنی جوان را تماماً دارد و دارای چنان احساسی از واقعیت است که ژوپیتر به صورت رگباری از طلا به هنگام دیدن او بهطور ناگفتنی مضحک بنظر میرسد.
سفارشهای گروهی رمبراند شامل بعضی از مهمترین و سمبولیکیترین آثار او نیز میشود. اولین سفارش بزرگ که مطمئناً در کسب شهرت او مؤثر بوده تابلوی درس آناتومی دکتر نیکلاتولپ میباشد. این اثر به هنگامی نقاشی شد که رمبراند بیست و دو سال داشته و این اولین کوشش او برای در یکجا نشان دادن تعدادی آدم در یک نقاشی پرترهاست. این تابلو توسط صنف جراحان سفارش داده شد تا در سالن تشریح آویخته شود و اگرچه آن دارای وحدتی کافی نیست- افراد مختلف در تابلو بنظر میرسد که در درس شرکت ندارند- ولی با وجود این برای جوانی به سن او کار قابل توجهی به حساب میآید. دکتر تولپ با شکل خشک و رسمی خود در حال تشریح بدن برای گروهی از جراحان است ولی دو نفر سمت راست بنظر میرسند که از دیگران جدا گشته و جلب این شدهاند که در بیرون چه میگذرد. نحوه تنظیم نور خیلی بازتر و مستقیم تر از آنچه که معمولاً در آثار رمبراند وجود دارد میباشد. نور روشن است و افراد کامل کشیده شده و با فواصل مساوی پخش گردیدهاند. اگرچه این امر بهطور تحسینبرانگیزی با هدف تناسب دارد ولی با سایر پرترههای گروهی زمان خودش متفاوت است زیرا به جای سعی در بیان حالت مجموعه چهرهها و اندامها هر یک با اهمیت خاص خود جدا قرارگرفتهاند، رمبراند در اینجا خواسته سعی کند برصحنه تا اندازهای حالتی دراماتیک واقعی بدهد که تا حدی ولی نه بطور کامل در این امر موفق شدهاست، در تابلوی شبگردان این وحدت به دست آمده و با استفاده از کیاروسکوری قوی در تابلو صحنه را واقعی تر مینماید. در آخرین و بزرگترین سفارش خود یعنی «سران صنف پارچه فروش» باز هم نور مسطح است و از سایههای عمیق و پرطنینی که در تابلوی شبگردان به وفور دیده میشود اثری به چشم نمیخورد. گروه پنج نفری صنف پارچه فروش با یک پیش خدمت در زمینه عقب در سرتاسر تابلو بطور مسطح پخش شدهاند و هر یک از گروه پنج نفری استعلام بیننده را میطلبد. رمبراند اغلب سوژههایی را دوست داشت که در آنها کاراکترهای مختلفی بتوانند با یک هدف مشترک وحدت یابند و او احساس کرد که این عمل به او فرصتی خواهد داد تا تفاوت حساس کاراکترها را مطالعه کند. هرگاه بتوان با این راه ساده دربارهٔ خصلت مردی صحبت کرد همانا یکی از خصوصیات استعداد رمبراند را آشکار ساختهایم.

